تاریخ: یک شنبه 27 فروردين 1391برچسب:پرچم ایران,تاریخ پرچم ایران,ایران,
ارسال توسط سعید میرزایی

 




تاریخ: یک شنبه 27 فروردين 1391برچسب:ماست,ماست قرانی,سوتی,گاف,
ارسال توسط سعید میرزایی




ارسال توسط سعید میرزایی

سطل آشغال :

وسیله‌ ای ا‌ست موجود در خیابان‌ها جهت ریختن زباله در اطراف آنها !

مدرک تحصیلی :

کاغذی مستطیل شکل، در ابعاد مختلف که بسته به مقطع ، قیمتش فرق می‌کند !

اوراقچی :

تنها موجودی که زنها را بهترین رانندگان دنیا میداند !

حراج :

اصطلاحی‌ است که در آن به قیمت اصلی کالا درصدی اضافه کرده
و با ماژیک قرمزروی آن خط زده و قیمت اصلی کالا را در زیرش درج می‌کنند …!

رئیس :

فردی که وقتی شما دیر به سر کار می‌روید خیلی زود می‌آید
و زمانی که شما زود به اداره می‌روید یا دیر می‌آید و یا مرخصی است …!

بزرگراه :

نوعی پیست رالی به همراه یادگیری به روز ترین فحش‌های 2012 !

شب امتحان :

شب التماس به درگاه خداوند !
شب توبه !
البته مجموعه برگه های کمک آموزشی (تقلب) هم بد نیست!

تحقیق :

Copy & Pasteکردن مقالات اینترنتی !
بی
گارانتی :

یک اسم صرفا زیبا و خوش تلفظ که تنها کابرد آن در هنگام خرید است !
وقتی هم میبری میگن : تعویض که نداریم روی اون جای انگشت دست خورده هست !
بعد از ۳۸۹۲۶۴۹۸۲۶۴۳۲ بار التماس میگن اوکی تعمیرش میکنیم !
این قطعه رو ۸۹۳۶۲۴۹۳۸۲۶۴۹۳۲۸۶۴ روز دیگه میتونید تحویل بگیرید !

بیمه‌ عمر :

قراردادی که شما را در تمام عمر فقیر نگه داشته
تا شما پولدار مرده و مراسم کفن و دفنتان آبرومندانه برگزار شود !

سریال :

فیلمی‌ است چند قسمتی، که روش مصرف مواد مخدر و آخرین
شیوه‌های دزدی را به شما آموزش می‌دهد …!

گرانی :

واژه ای است زاده‌ توهم غربیان که در ایران تاکنون مشاهده نشده است !!!

مترو :

سونای بخار عمومی و متحرک با بوی زیبای عرق نعناع  عرق گلاب !
عرق جوراب ، عرق گربه مرده ، عرق ماهی سفید ، عرق بوی دهن وزغ و …!!!
سر بر میگردونی میبینی یکی هم شبیه گودزیلا تو دهنت وایساده
و بر و بر داره نگات میکنه !!! بوی وزغ همچنان ادامه دارد …

عذرخواهی :

از مد افتاده است و بجای استفاده از کلمات معذرت میخوام ، ببخشید ، متاسفم
از کلمه های :حالا بی خیال شو ، خیلی خب بابا ،
ای بابا خب بابا ، خودتو لوس نکن ! و … استفاده می‌شود!

خودپرداز :

دستگاهی‌ است که همیشه‌ خدا باید برای رسیدن به آن در صف ایستاد
و اگر صفی در کار نباشد 97/45 درصد اوقات خراب است !
اونجاهایی هم که ظاهرا سالمه و خلوت میری کارتت رو میذاری
یهو میبینی کارتت رو قورت داد !

شناسنامه یا کارت ملی :

دفترچه و کارتی که هرکدام از آنها بدون دیگری فاقد ارزش بوده و حتما جفتشان لازم هستند !
اگر کارت ملی بدی شناسنامه میخوان
شناسنامه بدی کارت ملی میخوان
جدیدا هر دو رو با هم بدی گواهینامه میخوان
گواهینامه بدی میگن پس کارت ملی کو؟
کارت ملی و گواهینامه باهم بدی میگن شناسنامه کو؟
هر سه تا رو باهم بدی میگن کارت پایان خدمت کو … !!!؟
رون هم که پروژه میفروشن … ۲۰ تا ۳۰ هزار تومن هلو !
 

 




ارسال توسط

از طرف مدرسه به غضنفر گفتن برو درباره "عمه ی عطار" تحقیق بنویس، کل فامیل رو بسیج کرده

که درباره "عمه ی عطار" مطلب جمع کنن، آخرشم به هیچ جا نرسیدن!

اصلا هیچ منبعی درباره خانواده پدری عطار پیدا نمی‌شد. مادرش رفت مدرسه داد و بیداد که این چه تحقیقی به بچه مردم میدین !

عمه ی عطار به چه درد بچه می‌خوره آخه!؟

مدیر مدرسه هم گفت: 

 

ای خانم، موضوع تحقیق اصلا "عمه ی عطار" نبوده " ائمه ی اطهار" بوده !!

 




ارسال توسط

 

اگر کلمه حبیبی نبود عرب ها نمیتونستند شعر بگن!
اگر درخت نبود هندی ها نمیتونستند فیلم بسازن!
اگر خیانت نبود کلمبیایی ها نیمتونستند سریال بسازن!
اگر دروغ نبود دختر و پسر های ایرانی نمیتونستن با هم حرف بزنن!
اگر بدلیجات نبود چینی ها نمیتونستند زنده بمونن!
اگر گوگل نبود دانشجوها نمیتونستند تحقیق کنند!
اگر فیس بوک نبود جوونا نمیتونستند فضولی کنند!
اگر فیلتر نبود آمار بازدید سایت های فیلتر اینقدر بالا نمی رفت!
اگر بانک نبود پیام های بازرگانی هم وجود نداشت !
و اگر این سوژه ها نبودند من نمیتونستم این پست رو بنویسم!

 




ارسال توسط

بعضي روزها هم هست كه حس آخرین بیسکوییت مونده تو بسته ساقه‌طلایی رو دارم! داغون، شکسته، تنها ...!!!




ارسال توسط سعید میرزایی

سرهنگ: اسمت چیه؟
سرباز: ممد
سرهنگ: این چیه دستت؟
سرباز: تفنگ
سرهنگ: تفنگ؟ این مملکتته, آبروته, زندگیته, شرافتته, خواهرته, مادرته, و ....
... سرهنگ رو به سرباز دوم : اسمت چیه؟
سرباز: غضنفر
سرهنگ: این چیه دستت؟
غضنفر: این خواهر و مادر ممده !

 




تاریخ: یک شنبه 9 بهمن 1390برچسب:جوک,جوک باحال, خند9ه, جوک ترکی,جوک غضنفر,غضنفر,
ارسال توسط سعید میرزایی
ارسال توسط سعید میرزایی

بعد از خوندنِ این متوجه میشید که که مغزتون اجازه خوندنِ “که” دوم رو به شما نداد !




تاریخ: جمعه 7 بهمن 1390برچسب:داستان,داستان کوتاه,سوتی,طنز,
ارسال توسط سعید میرزایی

یه دوست نداریم وقتی اعصابمون داغونه سرمونو بذاریم رو شونش گریه کنیم، بعد که پرسید چی شده عزیزم؟ بگیم خفه شو به تو ربطی نداره!!!




ارسال توسط سعید میرزایی

یه شباهتی بین من و خدا هست.. من حرف های اونو گوش نمیدم ، اونم حرفای منو..:|




تاریخ: سه شنبه 4 بهمن 1390برچسب:داستان,داستان کوتاه,سوتی,طنز,
ارسال توسط سعید میرزایی
ارسال توسط
ارسال توسط
ارسال توسط
ارسال توسط
ارسال توسط
ارسال توسط
ارسال توسط

یکى از علماء مى فرمودند

من یک وقت راجع به افرادى که بد حجاب هستند فکر مى کردم حساب کردم و شمردم چند نوع بدحجاب داریم، همه یک رقم نیستند.
1- بعضى بدحجابها بسیار آدمهاى خوبى هستند، منتها محیط خانوادگى وفامیلیشان بدحجاب بوده این هم هیچ غرضى نداشته واینجور بار آمده .
2- بعضى ها مادرهایشان بدحجاب هستند و او هم یاد گرفته .
3- بعضى ها مادرهایشان حجاب دارد این لج مى کند.
4- بعضى ها مسئله را نمى دانند که بى حجابى یا بدحجابى حرام است .
5- بعضى ها مشکل روحى دارند.
6- بعضى ها کمبود دارند.
7- بعضى ها کُلاًمیخواهند به دین دهن کجى کنند.
8- بعضى هاتقلیدى هستند مثلاً چون دختر خاله اش یا همسایه اش ‍ اینجورى است آنهم باید اینجور باشد.
9- بعضى خیال مى کنند تمدّن و تجدّد است .
10- بعضى ها خانوادگى روانى و خیالى هستند.
11- بعضى ها پول گرفته اند که فرهنگ بدحجابى یا بى حجابى را رواج دهند. و فرهنگ مبتذل غربى را در کشور مذهبى بیاورند و مردم را بى قید و بى بند و بار و بى دین و لامذهب بار بیاورند و هرکارى که میخواهند انجام دهند.
12- بعضى ها بر اثر رفت و آمدها و روابط دوستانه و مسخره کردن دوستانشان ... بى حجاب یا بدحجاب شده اند.

 




ارسال توسط

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 10 صفحه بعد